۴ اشتباه بزرگ والدین در تربیت کودکان
آیا فکر میکنید در برابر تربیت کودک خود دچار خطاهایی شدهاید؟ آیا میدانید که والدین ممکن است، بدترین اشتباهات را در برابر کودکان خود مرتکب شوند؟ در این مقاله به ۴ مورد از بزرگترین خطاهایی که ممکن است والدین در تعلیم و تربیت کودکان خود دچار آن شوند، اشاره میکنیم.
-
اگر به رفتارهای زشت کودک توجه کنیم
شاید سخت باشد که به جیغ کشیدن، غُر زدن یا قشقرق کردن کودک خود هیچ توجهی نکنیم اما باید بدانیم که هرقدر به این رفتارهای کودک توجه نشان دهیم، موجب تقویت این رفتار در کودک میشویم. کودکان برای اینکه خوب رفتار کنند به مجموعهای از توجههای مثبت نیاز دارند. این در حالی است که رفتارهای خوب مانند آرام نشستن و در آرامش و سکوت بازی کردن، معمولا از سوی والدین مورد توجه قرار نمیگیرند. بنابراین کودک شما برای به دست آوردن توجه شما، برونریزیهای رفتاری مانند جیغ زدن یا فریاد کشیدن را انتخاب میکنند. بنابراین لازم است رفتارهای بدِ کودک را کاملا بدون پاسخ رها کنیم و هیچ توجهی به آنها نکنیم و برعکس، به رفتارهای خوبِ کودک توجه کنیم.
-
اگر برای اینکه کودک رفتارِ بدِ خود را متوقف کند، به او جایزه دهیم
شاید این شیوه در لحظه، کار شما را راه بیاندازد اما در طولانی مدت، اثرات بسیار مخربی بر کودک شما دارد. کودک متوجه میشود که رفتارِ غلط او موثر است و او را به جایزه یا یک پاداشِ خوب میرساند. نوعی باجگیری که بسیار هم لذتبخش است. کودک در روابط اجتماعی خود میآموزد که هر زمان غر بزند یا ایراد بگیرد، به خواستههای خود میرسد. این کودکان معمولا نمیتوانند در بزرگسالی، روابطِ سالمی شکل دهند و یا از رابطهی عاطفی خود مراقبت کنند. کودکان ما نیاز دارند مهارتهای مشخصی را بیاموزند تا در آینده بتوانند روابط سالمی برقرار کنند. بنابراین، موثرترین راهبردهای تربیتی برای کودکان، متمرکز بر آموزش این مهارتها به کودک است.
در واقع کودکان بایستی با عواقب رفتارِ بدِ خود روبرو شوند. لازم است محدودیتهایی را برای تربیت فرزندان خود عرضه کنیم اما در عین حال در برابر کودک عادل باشیم، از او حمایت کنیم، از راهبردهای تربیتی معتبر استفاده کنیم تا مطعن شویم کودک، این مهارتهای مهم را آموخته است.
-
اگر قوانین و چارچوبهای واضحی به کودک ارائه نکنیم
اگر قوانین برای کودک واضح و روشن نباشند، کودک در مورد انتظارات شما گیج و گمراه میشود. شاید شما و همسرتان قوانین مشابهی ارائه نکنید و یا این قوانین را متفاوت تفسیر کنید. ممکن است والدین خوشان نتوانند به این قوانین پایبند باشند و آنوقت کودک هم گیج میشود.
ممکن است تمایل شما به پیروی کردن از این دستورات به خُلق و خوی شما بستگی داشته باشد. مثلا چیزی که دیروز برای شما خندهدار بوده، امروز بسیار جدی و حائز اهمیت شده است. میتوانید لیستی از قوانین و وظایف خانگی را تهیه کنید و کودکان را به هیچوجه تحت فشار قرار ندهید. وقتی کودکان بهطور واضح و روشن بدانند چه چیزهایی را باید رعایت کنند و چه کارهایی را نباید انجام دهند، بهتر میتوانند مسیر خود را ادامه دهند.
-
اگر هیچ برنامهای برای تعلیم تربیت کودک نداشته باشیم
اگر هیچ برنامهای نداشته باشیم، سوءرفتارهای کودک به یک آشفتگیِ کامل تبدیل میشود. ممکن است برخی والدین از سرِ ناامیدی و ناآگاهی به کودک خود ضربه روحی وارد کنند. نتایج ناپایدار، کودک را گمراه میکند و منجربه هیچ تغییر رفتار در کودک نمیشود. وقتی قرار است مشکلات رفتاری را مدیریت کنیم بهتر است، به جای اینکه واکنشهای هیجانی نشان دهیم، مساله را بررسی کنیم. یعنی یک برنامه رفتاری دقیق تدوین کنیم تا بدانیم وقتی کودک قوانین را نقض میکند، چگونه میتوانیم رفتار او را مدیریت کنیم.
این کار بسیار راحتتر از این است که با یک برنامهی مشخص و مُدوَن به مشکلات رفتاری کودک رسیدگی کنیم و به او یاداوری کنیم که این راهبردها موثر هستند. اگر بزرگترها از یک زبان رفتاری مشترک استفاده کنند و کودک نیز نتایج مشخصی از کار خود را ملاحظه کند، مشکلات رفتاری پیش آمده به احتمال بیشتر و سریعتر، حل میشوند.
ترجمه: مهرنوش خالقی