چرا کودکم دروغ می گوید؟
وقتی فرزندتان به شما دروغ میگوید طبیعی است که احساس ناراحتی، عصبانیت و ناامیدی کنید. اما واقعیت این است: دروغ گفتن یک مشکل عادی در رفتار کودک است. هرچند دروغگویی کودکان باید موردتوجه قرار گیرد، اما دروغگویی در بیشتر کودکان نه اختلال شخصیتی است و نه مشکل اخلاقی. بلکه دروغ گفتن در کودکان روشی ابتدایی، ناقص و ناکارآمد است که آنها برای حل مسئله انتخاب میکنند. درواقع فرزند شما بهجای رفع یک مشکل اساسی، در مورد آن دروغ میگوید.
اگر فرزند کوچک شما اسباب بازیاش را خراب کرده یا غذایش را روی لباسش ریخته یا بشقابی را شکسته است ، او با دروغ گفتن به شما در پی این است که مسئله را طوری حل کند که مورد اعتراض یا تنبیه قرار نگیرد و با عواقب آن روبرو نشود.
-
مهمترین دلایل دروغگویی در بچهها
مطالعات بسیاری نشان داده که دروغ گفتن در بچهها یک مهارت حل مسئلهی معیوب است و این وظیفهی ما والدین است که به فرزندانمان بیاموزیم که چگونه این مشکلات را با روشهای سازندهتر حل کنند.
در ادامه دلایل مختلفی برای دروغ گفتن بچهها و نحوه برخورد با شرایط دروغگویی توضیح داده میشود.
-
دروغ برای جلوگیری از مشکل
بیشتر اوقات، بچهها برای جلوگیری از دردسر دروغ میگویند. زیرا آنها کاری را انجام دادند که نباید انجام میدادند. شاید آنها یک قانون را شکستند، یا کاری را که قرار بود انجام دهند، مانند مرتب کردن اتاق یا نوشتن تکالیف، انجام ندادند. وقتی آنها جز تحمل عواقب، راه دیگری برای خودشان متصور نیستند، دروغ میگویند که از دردسر جلوگیری کنند.
درواقع دلیل اصلی دروغ گفتن بچهها این است که آنها روش دیگری برای مقابله با یک مشکل یا دردسر ندارند. گاهی اوقات دروغ گفتن تنها راهی است که بچهها برای حل مشکل بلدند. اینیک مهارت برای بقا است، هرچند یک مهارت معیوب است.
-
دروغ برای کسب استقلال
بعضیاوقات بچهها از دروغ گفتن بهعنوان روشی برای جدا کردن بخشی از زندگی خود از والدین استفاده میکنند. در روانشناسی، این ویژگی را فردیت مینامیم و کاملاً طبیعی است.
همچنین بچهها وقتیکه قوانین خانه خیلی سخت است، دروغ میگویند.
-
دروغ برای ایجاد هویت
بچهها برای ایجاد هویت از دروغگویی استفاده میکنند، حتی اگر این هویت نادرست باشد. این نوع دروغگویی معمولاً برای تحتتأثیر قرار دادن یا در پاسخ به فشار همسالانشان استفاده میشود. ممکن است کودک شما در مورد کارهایی که میگوید انجام داده است (درحالیکه انجام نداده است) به همسالان خود دروغ بگوید تا آنها را تحتتأثیر قرار دهد. یا در مورد شغل پدر یا مدل ماشین مادر خود دروغ بگوید تا بتواند به جمع همسالانی که در طبقه اجتماعی بالاتری هستند راه یابد. این مسئله غیرعادی نیست و همهی ما بزرگسالانی را میشناسیم که هنوز این کار را به این یا آن روش انجام میدهند.
-
دروغ برای جلبتوجه
بچهها گاهی برای جلبتوجه والدین دروغ میگویند. آنها بهدروغ میگویند که دلشان درد میکند یا تبدارند. این نوع دروغگویی معمولاً در کودکان بالای ۴ سال رخ میدهد و رفتاری طبیعی است.
کودکان کوچکتر نیز در طول بازیهای تخیلی خود داستان میسازند بیآنکه بفهمند این دروغگویی است. بلکه برای آنها راهی است که بتوانند تصورات خود را عینیت ببخشند و به دنیای اطراف خود معنا بدهند.
بنابراین، هنگامیکه یک کودک کوچک میگوید:« مامان، من دیدم که سانتا (عروسکش) از پنجره پرواز کرد»، با دروغ کودک بزرگتر تفاوت دارد که برای آنکه اجازه یابد بازی کند میگوید: «من تکالیفم را تمام کردم».
-
دروغ برای صدمه نزدن به احساسات دیگران
ما به بچههایمان یاد میدهیم که وقتی به دیدن مادربزرگشان میروند او را ببوسند و بگویند که «از کادوتون خیلی خوشم اومد مامانبزرگ» یا «مامانبزرگ این هدیه رو خیلی دوست دارم»؛ حتی اگر اینطور نباشد، زیرا در غیر این صورت “مامانبزرگ غصه می خوره”.
ما یک دلیل قابل توجیه داریم – ما نمیخواهیم به احساسات کسی که برای ما زحمتکشیده آسیب برسانیم. بهاینترتیب، ما به بچههای خود میآموزیم که چگونه با دروغ گفتن حقیقت را وارونه کنند و این اولین قدمی است که بچهها میآموزند در سخن گفتن محتاط و ملاحظهکار باشند و احساسات دیگران را در نظر بگیرند؛ و البته این طبیعی است
منبع: https://www.empoweringparents.com/article/how-to-deal-with-lying-in-children-and-teens/