چگونه فرزندان خردسال خود را با بله گفتن آشنا کنیم؟
بسیاری از کودکان از شیوهی مخالفت و سرباززدن استفاده میکنند. سوال بسیاری از والدین چگونگی تبعیت کودک از قوانین و خواستهها است. آنطور که بهنظر میرسد رسیدن به این خواسته چندان سخت نیست. تنها کافی است چند راهحل ساده را مدنظر قرار دهیم.
تمامی روشهایی که در ادامه معرفی خواهند شد، توسط آکادمی پزشکی اطفال آمریکا ارائه شدهاند و حاصل سالها پژوهش معتبر علمی هستند:
اولین نکتهای که رعایت آن میتواند کمک فراوانی به والدین کند، حذف تمامی جملاتی است که با این چارچوب گفته میشوند: “میخواهی چه کاری انجام دهی، چه چیزی بخوری، چه لباسی بپوشی و …” ارائه گزینههای محدود باعث میشود که کودک کمتر به سمت و سوی استفاده از استراتژی مخالفت حرکت کند. همانطور که اشاره شد، کودکان فارغ از عوامل بیرونی به خواستههای خود فکر میکنند و برای دست یابی به آنها با تکیه بر “نه گفتن”های مکرر نوعی حالت اضطراب ایجاد خواهند کرد. این در حالی است که تصمیمگیری با انتخابهای کمتر و محدود، امکان استقلال طلبی مداوم را از کودکان سلب میکند و منجر به درهم شکستن رویکرد مخالفت میشود.
بنابراین به جای آنکه از فرزندتان بپرسید برای شام چه چیزی میل دارد، به او دو انتخاب بدهید: اسپاگتی یا خوراک مرغ! به جای آن که بپرسید دوست دارد امروز چه تفریحی داشته باشد، به او دو انتخاب بدهید: توپ بازی در فضای آزاد یا نقاشی در خانه! حال اگر کودک مسیر گفتوگو را به سمت گزینه سوم پیش ببرد، والدین باید چه رویکردی داشته باشند؟ تنها کافیست روی حرف خود ایستادگی کنید و گزینه سومی را در اختیار فرزند خود قرار ندهید. به او توضیح دهید که باید از میان همین دو مورد انتخاب کند و حالت دیگری در کار نیست. با این روش نه تنها قدرت تصمیمگیری و احساس استقلال کودک حفظ خواهد شد، بلکه نقش موثر والدین نیز اهمیت خود را از دست نخواهد داد.
از طرفی دیگر هرگز نباید در چنین وضعیتی با فرزندتان وارد معامله شوید. کودکی که به اصطلاح ساز مخالف میزند و راه کج خلقی را پیش گرفته، در انتظار فرصتی است تا بتواند شما را برای مذاکره متقاعد سازد و بدینترتیب اطمینان حاصل کند که بهترین روش پیروزی همین نه گفتنها است. این والدین هستند که باید به عکسالعمل آنی در مقابل سرکشیهای فرزندان نه بگویند و همانطور که مطالعهای از مجله ایتالیایی طب اطفال هم تایید میکند، نوعی “نادیده گرفتن استراتژیک” را پیش گیرند. در این روش کودک اجازه دارد تا هر زمانی که میخواهد لجاجت و بدخلقی را ادامه دهد و به تدریج دریابد که با چنین رویکردی به نتیجه مورد انتظار نخواهد رسید. هیچ شکی وجود ندارد که استراتژی فوق جواب خواهد داد اما باید این را هم بپذیرید که ممکن است قربانی نگاههای منفی اطرافیان، اتهام بیتوجهی به فرزند و همچنین نزاع با وجدان خود شوید. در هر صورت اگر به دنبال نهادینهسازی فرهنگ مثبتنگری و استفاده بیشتر از واژه بله به جای نه هستید، بهتر است استوار باقی بمانید.
تاکتیک بعدی که حاصل تحقیقات تیم روانشناسی دانشگاه سَن دیـِگو است، به نحوه درخواست والدین از فرزندان مربوط میشود. طبق یافتههای این مطالعات اگر میخواهید بیشترین تاثیر ممکن را بر فرزند خود بگذارید و احتمال مخالفت وی با همه چیز را کاهش دهید، بهجای افعال در جملات درخواستی خود از اسم استفاده کنید. کودکان از جملاتی مانند “آیا میخواهی امروز در انجام این کار یاور من باشی؟” بسیار بیشتر از جمله مشابه “آیا دوست داری امروز به من کمک کنی؟” استقبال میکنند. به نظر میرسد که توصیف رفتارهای اجتماعی با تکیه بر این روش میتواند در انگیزهبخشی به کودکان تاثیر خوبی داشته باشد.
دکتر Lori Russell-Chapin از دانشگاه بردلی میگوید: والدینی که قصد استفاده از روش مذکور را دارند باید به خاطر داشته باشند که به محض پایان کار درخواست شده از کودک، نوبت به تعریف و تمجید کلامی خواهد رسید. بدون هیچ مقدمهای بگویید که چقدر به وجود وی افتخار میکنید. این رویکرد با تزریق احساس مسئولیتپذیری، قدرت و استقلال به کودک، او را از نظر روانی تقویت خواهد کرد و میتواند در کاهش نقش استراتژی مخالف تاثیرات قابل ملاحظهای داشته باشد.
مازیار دانیالی