کودک من لجباز است یا مستقل؟
یک کودک مستقل یا یک کودک لجباز؟ آیا به تفاوتهای این دو مفهوم فکر کردهاید؟ آیا میتوانید یک کودک مستقل را از یک کودک لجباز تشخیص دهید؟ اگر این تفاوتها را ندانیم، چگونه میخواهیم یک کودک مستقل تربیت کنیم و نه یک کودک لجباز؟ پس ضروریست شناخت درستی از این مفاهیم کسب کنیم. با خواندن مطلب زیر متوجه میشوید که کودک شما لجباز است یا مستقل.
-
به چه کودکی میگوییم لجباز؟
اگرچه اولین لجبازیهای کودکان، نشانهی استقلالیابی آنهاست اما مساله این است که لجبازیهایی که بیشازحد بوده و یا آسیبرسان باشند، دیگر نشان از استقلالیابی نیست. کودکی که دائم لجبازی میکند، غالباً احترامی از سوی شما دریافت نکرده است که بخواهد از شما فرمانبرداری کند. پس یک کودک لجباز در وهله اول، نافرمان است. آنها نهتنها برای صحبت والدین، بلکه نسبت به همسالان، مربیها و خواهر و برادر خود نیز، ارزشی قائل نمیشوند و با جیغودادزدن، راه خود را جلو میبرند. همچنین این کودکان دائم با والدین خود دچار تعارضات عاطفی میشوند. مثلا اگر او را ببوسید، شاید با عصبانیت او مواجه شوید.
از آنجاییکه این بچهها نافرمان و بدقلق هستند، معمولاً بهسختی میتوانید با آنها وارد گفتوگوی منطقی شوید. گویی صدایی نمیشنوند و فقط میخواهند، خلافِ کاری که شما میگویید، انجام دهند. ممکن است با جیغوفریادهای ممتد و گرفتن گوشهایشان از شنیدن حرفهای شما دوری کنند. گاهی ممکن است، به خودشان آسیب بزنند. البته در این مدل رفتارها، احتمالا اختلالات شدیدتری مانند پرخاشگری و یا بیشفعالی و اختلالات یادگیری در کار باشد. از دیگر نشانههای لجبازی در کودکان، میتوان به برخی رفتارهای انزواطلبانه اشاره کرد. یعنی کودک باعصبانیت و راه ندادن دیگران، میخواهند کار خود را جلو ببرند. گاهی این بچهها در دوستیابی نیز ناموفق هستند و در ارتباطات خانوادگی خود دچار تعارضات مختلف میشوند.
-
نمیخواهم کودکم لجباز شود اما میخواهم مستقل باشد.
جمله معروفی هست که میگوید: «کودکان آینهی والدین خود هستند». اگر شما والدین سختگیر و خشمگینی نیستید، پس کودک شما نیز کمتر لجبازی میکند. اگر نمیخواهید آنها لجبازی کنند، پس طوری رفتار کنید که نرمش، مهربانی و آسانگیری را از رفتار شما تقلید کنند. آسانگیری به این معنا نیست که قاطعیت و چارچوب نداشته باشید. بلکه به این معناست که به جای اعمال قوانین سخت و دستوپاگیر، با کودک خود به نرمی رفتار کنید. همیشه به او فرصت داده و با همفکری، راهحلهای مختلف را پیدا کنید. به او حق انتخاب دهید و بگذارید احساسات خود را بیان کنید. در مورد کودک مستقل ، بهتر است به او بفهمانید که چقدر موجود مهمی است. برای نظرات او ارزش قائل شوید. به او گوش دهید و به پرورش عزتنفس کودک نیز کمک کنید. متناسب با تواناییها و توانمندیهایش، مسئولیتهایی به او محول کنید تا بتواند مستقلانه آنها را انجام دهد. حتی اگر با سختی و اشتباهات مختلف روبرو شد، بگذارید تا پایان، خودش آن کار را انجام دهد و به هیچوجه دخالت نکنید. مگراینکه بخواهید از خطری بزرگ جلوگیری کنید. وقتی کودک این مسئولیتها را انجام میدهد، او را تشویق کنید. البته نه آنگونه که عادت به گرفتن پاداش کند و فقط برای رسیدن به پاداشها، مسئولیتی را انجام دهد. کارهایی از قبیل چیدن سفره غذا، آب دادن به گلها یا جمع کردن اسباببازیها. اگر کودک در یک فعالیت، عملکرد خوبی دارد، به او بگویید که به او افتخار میکنید و فضا را برای پیشرفت مستقلانه او محیا کنید. برای پیشرفت ارتباطات خود با کودک بکوشید. در عین حال به او نشان دهید که در خانه، هرکس دارای حریم شخصی است، هرکس علایقی دارد و هرکس حق دارد نظرات خود را اعلام کند. چنین مواردی نشانه استقلال اعضای خانواده است. وقتی کودک در چنین فضایی باشد، مستقلتر عمل میکند و لجبازیهای اولیهی دورهی دو سالگی را به استقلالطلبی تبدیل میکند.
ترجمه و گرداوری: مهرنوش خالقی
منابع:
https://flintobox.com/blog/parenting/raise-obedient-child
https://www.healthychildren.org/English/ages-stages/gradeschool/Pages/The-Disobedient-Child.aspx