۵ روش یادگیری خداشناسی در کودکان
لحظهای که کودک خود را برای نخستین بار درآغوش میگیرید، با هیچ لحظه دیگری در زندگی قابل مقایسه نیست. در آن لحظه، شما شگفتی حیاتی جدید را احساس میکنید. انسان کوچکی در آغوش شما قرار دارد که “زنده” است، نفس میکشد و دائم در حال رشد است. شما به خاطر زنده بودن این موجود کوچک، شکر گزار هستید و در واقع خلاقیت خداوند را لمس میکنید. در این مطلب مراحل یادگیری ایمان در کودکان آشنا میشویم:
هر کودکی اگر شخصیت ویژه خود را دارد و راه خاص خود را به سوی رشد میپیماید، اما الگوهای مشترکی به ویژه در خصوص رشد ایمان با کودکان دیگر دارد. این خصوصیات تا پنج سالگی در مورد تمامی کودکان، صدق میکند.
-
مراحل ایمان: پیش از دبستان
-
اولین تصویر کودک از خدا، متاثر از تجربه وی از والدین است
کودک در نوع خود یکی از وابستهترین موجودات دنیاست. او ابتدا بدون کمک دیگران قادر به تغذیه مستقل، مراقبت از خود و تامین نیازهای خویش نیست. آیا وقتی گرسنه است، وقتی خود را کثیف میکند، وقتی از خواب بیدار میشود، کسی هست که نیازهایش را رفع کند؟ کودکی که اعتماد به والدین خود را یاد میگیرد، اعتماد و توکل به خدا را نیز میآموزد.
-
فرزند شما خلاقیت فوق العادهای برای یادگیری دارد.
کودکان تا سن سه سالگی و برخی دورههای دیگر، بین واقعیت و افسانههای خیالی تفاوتی قائل نیستند.داستانهای جذاب و شخصیتهای آن برای کودکان بسیار قابل باورتر و واقعیتر از توصیههای اخلاقی هستند.
برای آموزش درسهای بزرگ زندگی به فرزند خود، از داستان و افسانه استفاده کرده و از هر گونه نصیحت و سخنرانی دوری کنید. از اسباببازیها، کتابهای حاوی عکس و سایر وسایل بازی نیز میتوانید برای انتقال ایدههای مختلف به کودکان استفاده کنید.
-
کودکان در سنین چهار تا پنج سالگی از طریق نمادسازی و الگوسازی به تفکر میپردازند.
کودکان برای بیان احساس ترس و اضطراب خود، آن ها را به شکل هیولا یا غول به تصویر میکشند. چیزهای خوب را نیز به صورت فرشته یا موجودات دوست داشتنی ترسیم میکنند.
برای انتقال مفاهیم خیر و شر به فرزندتان در این سنین، سعی کنید از الگوهایی مشابه نمادهای یاد شده استفاده کنید. به کارگیری تجسم موجودات خارجی که نشانگر احساسات خوب و بد درونی انسان باشند، این مفاهیم را برای آنها قابل درک میکنند.
-
تصویر کودکان از خوبی و بدی، میتوانند ایمان آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
کودکان به تدریج با احساساتی چون مرگ، گناه و خشونت آشنا میشوند. ازسوی دیگر، احساساتی چون امید، اعتماد و شوق را نیز تجربه میکنند. متاسفانه بسیاری از لوازم در دسترس کودکان از بازیهای رایانهای، برنامههای تلویزیونی ،اسباببازیها و .. خوبی و بدی را به نحوی معرفی میکنند که پیوندی با ایمان و اخلاق ندارد؛ خشونت و قتل یک سرگرمی و بازی است، کسی که در بازی رایانهای مورد حمله قرار میگیرد دردی احساس نمیکند، پیروزی تنها هدف بازی است و هیچ گونه حسابرسی و پاسخگویی وجود ندارد.
-
تقلید اولین گام در یادگیری کودکان است،
کودکان در مراحل اولیه زندگی خود چیزهای خیرهکنندهای را میآموزند؛ حرف زدن، راه رفتن، پریدن، پوشیدن کفش و لباس، غذا خوردن با قاشق و چنگال….. نکته قابل توجه این است که تمامی این رفتارها از طریق تقلید آموخته میشود.
کودک با دیدن پدر و مادرش یاد میگیرد چگونه دعا کند، چگونه به کتاب مقدس و اماکن مذهبی احترام بگذارد و چگونه بادیگران رفتار کند. او میآموزد که به چه چیزی اعتماد کند، چگونه امیدوار باشد و چگونه به آنچه حقیقت دارد یا زیبا و خوب است، عشق بورزد.
مژگان موسیپور
کلیدهای آموختن به کودکان درباره خدا/ دکتر ایریس یاب/ مترجم: دکترمسعود حاجی زاده