۳۳ کار ممنوعه در برابر خردسالان
در تلاش مستمر برای مراقبت از فرزندان به بهترین شکل ممکن، والدین اغلب قادر به بررسی منطقی رفتارهای خود نخواهند بود. در واقع دغدغههای متعدد زندگی و تربیت کودکان، فرصت ایجاد دیدی وسیع و جامع را از والدین سلب خواهند کرد. با توجه به اهمیت موارد مذکور در ادامه به ۳۳ عملکردی که نیازمند اصلاح، تغییر و یا حتی حذف کامل در خصوص تربیت کودکان و چگونگی برخورد با آنها هستند، اشاره خواهیم کرد.
- به عنوان والدینی آگاه و دلسوز این گونه نباشیم:
-
انتقال احساس شکست و نا امیدی به کودک
آیا شما والدینی کامل و بدون نقص هستید؟ قطعاً خیر! با وجود آن که هر پدر و مادری حداکثر تلاش خود را برای همراهی و مراقبت از فرزندش انجام میدهد، اما باز هم والدین بدون نقص یافت نخواهد شد. در این مسیر پر فراز و نشیب ممکن است بعضی از روزها به بدترین شکل ممکن سپری شوند. حال اگر ناخواسته احساس شکست، ضعف، خستگی و نا امیدی را به فرزندتان انتقال دهید، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
-
پاسخ مثبت به تمام خواستههای کودک
“فراهم آوردن هر آنچه در توان داریم و نداریم برای فرزندمان” یکی از مهم ترین اهداف در خصوص بسیاری از والدین به شمار میرود. هرچند ممکن است این روش تربیتی به والدین اطمینان خاطر بدهد که از هیچ چیز برای کودک خود دریغ نکرده اند، اما منجر به پرورش کودکانی وابسته و غیر مستقل خواهد شد. یک کودک از همان دوران ابتدایی زندگی خود در تلاش ذاتی برای کسب استقلال بیشتر است و به همین دلیل یکی از اصلی ترین وظایف والدین تسهیل این مسیر برای فرزند خود خواهد بود. به تمام درخواستهای کودک سریعا بله نگویید و در مقابل اجازه کسب تجربیات کارآمد را به وی بدهید.
-
نادیده گرفتن جنبههای مختلف زندگی مشترک
گاهی اوقات به دلیل آن که سرگرم مراقبت از کودکان، کمک به پرورش آنها و تمرکز بر خواستههایشان هستیم، از بعد مهم دیگر زندگی خود که زندگی مشترک محسوب میشود، غافل خواهیم شد. اما جالب است بدانید که کودکان این شکاف شکل گرفته به مرور زمان را احساس خواهند کرد و ممکن است دچار مشکلات مختلفی از جمله اختلالات رفتاری، حاضر جوابی و یا وابستگی شدید به یکی از والدین خود شوند.
-
مشاجره در مورد مسائل کم اهمیت و کوچک
همواره به یاد داشته باشید که یک سوپر قهرمان نیستید و هیچ قانون نانوشته ای مبنی بر پیروزی شما در تمامینبردهای کوچک و بزرگ پیش رو وجود ندارد. با توجه به این موضوع، توصیه میشود به هر مسئله کم اهمیتی واکنش سریع نشان ندهید. تذکرهای متعدد به تدریج تاثیر خود را بر فرزندتان از دست میدهند و مجبور به تغییر کلی استراتژی تربیتی خود خواهید شد.
-
عدم اختصاص مسئولیتهای متنوع و منطقی به کودک
از نظر شما زندگی فرزندتان چگونه تعریف میشود؟ فارغ از هر گونه مسئولیتی است و یا حالت مشارکتی دارد؟ اگر همانند مورد اول فکر میکنید، طبیعی است که تمامیدشواریهای اداره خانواده، نگه داری و تربیت کودکان بر عهده شما باشد! برای جلوگیری از این موضوع و همچنین کمک به پرورش کودکانی مسئولیت پذیر، وظایفی متناسب با سن به آنها محول کنید. در واقع تاثیرات خارق العاده چنین کاری نه تنها به نفع کودک خواهد بود، بلکه آرامش بیشتر والدین را نیز تضمین خواهد کرد.
-
برنامهریزی بیش از اندازه برای ابعاد متفاوت زندگی کودک
قطعا هر پدر و مادری به دنبال ایجاد بستری مناسب برای فرزند خود خواهد بود تا وی قادر به کسب تجربههای ارزشمند از موقعیتهای مختلف باشد. اما در این زمینه نیز باید با خود صادق باشیم. آیا برای دست یابی به چنین هدفی، بیش از اندازه برنامه ریزی کرده ایم؟ اگر کودک شما دائما در حال رفت و آمد بین کلاسهای متنوع مانند ورزش، موسیقی، نقاشی، زبان و یا هر فعالیت دیگری است، یک بازبینی کلی در خصوص عملکرد خود داشته باشید.
-
نادیده گرفتن خود
در این حالت شما همواره به دنبال جلب رضایت افراد دیگر از فرزند گرفته تا همسر خود هستید. آخرین باری که به خودتان اهمیت داده و به علایق تان توجه کرده اید، کی بوده است؟ زمانی را به خود سازی روانی- جسمانی و شادتر زیستن اختصاص دهید. والدینی شاد کودکانی سالم را پرورش خواهند داد.
-
تخصیص زمان زیاد به کار با دستگاههای هوشمند مانند موبایل و تبلت
آیا بیش از آن که با فرزند خود وقت بگذرانید، سرگرم کار با گوشی، تبلت و یا لپ تاپ هستید؟ تحقیقات مختلف نشان داده اند که برخی از والدین تنها ۳۴ دقیقه از زمان خود را در کل روز به همراهی با فرزندانشان اختصاص میدهند. ساعاتی خاص از روز را فقط و فقط برای بازی و گفت و گو با فرزند خود کنار بگذارید و در این زمان مشغول هیچ کار دیگری به خصوص استفاده از دستگاههای هوشمند مانند گوشی و تبلت نباشید.
-
عجله زیاد برای انجام هر کاری
زود باش، دیر شده است، باید سریع تر خانه را ترک کنیم و جملاتی مشابه تاثیرات مخرب دراز مدت بر عملکرد ذهنی کودکان خردسال خواهند داشت. هیچ گاه چنین حالاتی را به فرزند خود القا نکنید. شاید عجیب باشد اما همین جملات ساده منجر به شکل گیری استرسی پایدار در روان کودک شده و قدرت تصمیم گیری منطقی و همچنین سریع به ویژه در شرایط بحرانی را از وی سلب خواهد کرد.
-
همراهی کودک ۷ روز هفته و ۲۴ ساعت شبانه روز
بسیاری از والدین حداکثر تلاش خود را انجام میدهند تا دائما همراه کودکشان باشند. حتی در صورت عدم تحقق چنین هدفی احساس گناه خواهند داشت! هرچند هم که فرزند خود را دوست بدارید و نگران رشد و تکامل کامل وی باشید، نیازی به حضور ۲۴ ساعته شما نخواهد بود. توصیه میشود زمانهایی از روز را به بازی کودک با خودش و یا هم سن و سالهای وی اختصاص دهید و در این بازهها حضوری کم رنگ تر داشته باشید.
-
استفاده از استراتژیهای تربیتی تخریب کننده
از متدهای تربیتی که کودک را شخصیتی خودخواه و به اصطلاح “لوس” بار میآورند، به شدت خودداری کنید. قطعا والدین خوشحالی ۱۰۰ درصد فرزندان خود را آرزومند هستند، اما همانطور که میدانیم در جریان زندگی واقعی این حالت امکان پذیر نخواهد بود. به همین دلیل باید از هر گونه توجه منفی که منجر به تخریب تربیت کودک خواهد شد، جلوگیری به عمل آید.
-
هزینه بیش از حد برای کودک
همانطور که میدانید تخصیص درآمد والدین به مخارج مختلف زندگی امری بسیاری دشوار خواهد بود، به ویژه اگر یکی از آنها نیز شاغل نباشد. حال تصور کنید که تقریبا تمام این درآمد صرف خواستههای یک کودک خردسال شود! کنترل بودجه ماهانه زندگی خود را در دست داشته و “نه” گفتن را هم بلد باشید. هزینه بیش از اندازه و غیر معمول برای کودکان آن هم از دوران خردسالی، پیامدهای مطلوبی در آینده آنها به همراه نخواهد داشت.
-
عدم آموزش معنای واقعی تشکر
اکثر والدین به کودکان خود چگونگی تشکر و درخواست همراه با احترام مانند استفاده از لفظ “لطفا” را آموزش میدهند، اما کودکان در اغلب موارد با معنای واقعی این مفاهیم آشنا نیستند. اطمینان حاصل کنید که واژهها و عبارات مورد استفاده توسط کودک تنها یک کلمه ساده نبوده و فرزندتان با هدف نهفته در پس آنها به خوبی آشنایی دارد. کودکانی سپاس گزار پرورش دهید که قدر همه کس و همه چیز اطراف خود را میدانند.
-
تقلید از والدین دیگر
انتظارات نامعقول اطرافیان، مطالب متفاوت منتشر شده در فضای مجازی و همچنین فشار ذهنی که هر پدر و مادری مسبب شکل گیری آن است، همگی منجر به ایجاد اتمسفری ناکارآمد برای تربیت و پرورش کودکان خواهند شد. درست مانند است که دائما خود را گرفتار نبردی تمام نشدنی بیابید. در این مسیر ممکن است والدین دیگر را مورد قضاوت خود قرار داده و یا از حتی از آنها تقلید کنیم. اما باید توجه داشت که چنین مواردی جز عادتهای رفتاری نادرست طبقه بندی میشوند و بهتر است پیش از آن که به کلی از کنترل خارج شوند، تحت مدیریت فرد در آیند. به جای رقابت با والدین دیگر، تنها برای تبدیل شدن به بهترین پدر و مادر ممکن تلاش کنیم.
-
نادیده گرفتن رفتارهای بد
در بسیاری از مواقع والدین به علت علاقه خود به فرزندشان و با این ذهنیت نادرست که “وی فقط یک کودک است”، از رفتارهای غیر قابل قبول او چشم پوشی میکنند. این در حالی است که با یک مداخله ساده میتوان از پیشروی بسیاری از عادتهای رفتاری اشتباه جلوگیری کرد. به قول معروف پیشگیری بهتر از درمان است. البته باید به تناسب شدت هر رفتار نادرست با آن برخورد شود. از واکنش بیش از حد و یا نادیده گرفتن اشتباهات کودک خود پرهیز کنید.
-
توجه صرف به گفتوگوهای مهم
همانطور که کودکان بزرگ تر میشوند، موضوع مکالمات آنها با والدین نیز دستخوش تغییر خواهد شد. اما باید توجه داشته باشید که همیشه اهمیت این مکالمات نیز رشد نخواهد داشت. اگر تنها روی مسائل مهم تمرکز کنید، فرصت تاثیرگذاری مثبت بر فرزندتان را از دست خواهید داد. قرار نیست کودکان درست مانند بزرگسالان فکر کرده و به گفت و گو بپردازند.
-
عدم استمرار در اجرای نظم و انضباط
تا چه اندازه با وضعیت مقابل آشنایی دارید؟ کودک رفتاری نادرست انجام داده است و شما امتیازی خاص را از وی برای مدت یک هفته سلب کرده اید. در هفته دوم پس از تنبیه، کودک مجددا همان رفتار را بروز میدهد اما دیگر استمراری در رویکرد شما مبنی بر تربیت کودک وجود ندارد و این موضوع شروعی برای تمام مشکلات کوچک و بزرگ در آینده خواهد بود.
-
پرورش کودکی وابسته و لوس
هیچ پدر و مادری وجود نخواهد داشت که مایل به تربیت کودکی لوس باشد. اما در این خصوص نیز باید کمیواقع بین باشیم. آیا در حال پرورش کودکی با ویژگیهای نامطلوب مانند وابستگی بیش از حد و مهم تر از همه “لوس” هستیم؟
-
عدم آموزش قواعد عبور از خیابان
حتی برای کودکان ۵ یا ۶ ساله نیز آموزش چگونگی عبور از خیابان بدون کمک بزرگترها ضروری خواهد بود. در واقع باید همیشه به یک شرایط بحرانی فکر کنید. آیا در چنین وضعیتی که شما نیز حضور ندارید، فرزندتان قادر خواهد بود تا به سلامت از خیابان عبور کند؟ آیا توانایی انجام چنین کاری را دارد؟
-
صدور اجازه معاشرت با کودکانی که از نظر شما مناسب فرزندتان نیستند
هر پدر و مادری از روابط اجتماعی قوی کودک خود با هم سن و سالان وی به وجد میآید. اما تصور کنید که این دوست نتوانسته است مورد تایید شما به عنوان والدینی دلسوز و آگاه واقع شود. باید توجه داشت که دوست چه بر کودکان خردسال و چه بر افراد بزرگسال تاثیرگذاری بالایی دارد. در این خصوص نیز طبق شدت وخامت اوضاع وارد عمل شوید و پیش از آن که آسیبی جدی به فرزندتان وارد شود، از این اتفاق جلوگیری کنید.
-
اجبار کودک به برقراری روابط دوستانه
این مورد و مثال قبلی دو کفه یک ترازو به شمار میروند. درواقع یا شما دوست منتخب فرزندتان را قبول ندارید و یا عاشق وی هستید! در صورتی که حالت دوم برقرار باشد، ممکن است سبب اجبار کودک به برقراری روابط دوستانه و حفظ آن شوید. اگر کودک تمایلی به ادامه این دوستی ندارد، وی را به هیچ عنوان مجبور نکنید زیرا در نهایت با شکست رو به رو شده و روحیه کودک نیز صدمه خواهد دید.
-
داد و فریاد هنگام عصبانیت از کودک
همیشه به یاد داشته باشید که داد و فریاد به هیچ عنوان راه حل عصبانیت شما از دست فرزندتان نخواهد بود. در هر حالتی ابتدا آرامش خود را حفظ کرده و سپس بر مشکل ایجاد شده تمرکز کنید. با ابراز نادرست عصبانیت خود، کودکی سرخورده پرورش خواهید داد که در آینده ای نزدیک محبت را در فضایی خارج از محیط امن خانواده جست و جو خواهد کرد. به جای داد و فریاد، روشی بهتر برای برقراری ارتباط با فرزندی که به حرفهایتان گوش نمیدهد، پیدا کنید.
-
درگیری غیر منطقی با مسائل کاری
با پیشرفت روز افزون وسایل ارتباطی و دستگاههای هوشمند، دسترسی پدر و مادرها به اطلاعات کاری از منزل بسیار بیشتر از گذشته شده است. طبق تحقیقات به عمل آمده، ۶۲ درصد کودکان ۶ الی ۱۲ ساله تصور میکنند که والدینی حواس پرت و به بیان بهتر پر مشغله دارند. از این رو توصیه میشود زمانی که در حال انجام مسئولیتهای مرتبط با تربیت، مراقبت و نگه داری از فرزندان خود هستید، مشغول هیچ کار دیگری نباشید.
-
تلاش برای پرورش کودکانی بدون نقص
هیچ کودکی در کره زمین وجود نخواهد داشت که کاملا بدون نقص باشد و اتفاقا این موضوع خیلی هم عادی است. خود را درگیر تربیت کودکی فوق العاده و بدون ایراد نکنید و این واقعیت طبیعی را پذیرا باشید.
-
غفلت از توجه به لحظات دلگرم کننده کوچک
زندگی والدین حیرت انگیز است. برای مثال بعضی از روزها نمیدانید کار درست چیست و روزهایی دیگر سرشار از انگیزه هستید. هر چند وقت یکبار به ذهن و جسم خود استراحت داده و از لحظه به لحظه زندگی کمال لذت را ببرید. در یک چشم به هم زدن کودکتان رشد خواهد کرد و متوجه میشوید که زندگی مجموعه از تمام قدمهای کوچک و بزرگ وی و همچنین خودتان بوده است.
-
اجبار کودک به مصرف غذایی که دوست ندارد
قطعا والدین مایل هستند که فرزندشان مواد غذایی سالم مصرف کند. حال تصور کنید که کودک شما هیچ علاقهای به سبزیجات ندارد. هرچند هم که سخت تلاش کرده و دائما در کشمکش باشید، جز هدر رفت انرژی فایدهای نخواهد داشت. تا جایی که میتوانید غذاهای سالم سرو کنید اما به یاد داشته باشید که اگر کودک غذایی را دوست نداشته باشد، پیروز میدان مبارزه با وی نخواهید بود.
-
بله گفتن به تمام انسانهای روی کره زمین
شما یک انسان هستید و نه قهرمان! به همین علت نباید از خود انتظارات خلاف واقع داشته باشید. از خودتان انتظار مشارکت در تمام امور فرزندتان را نداشته باشید و در مقابل هر زمان که فرصت داشتید، در فعالیتهای مورد علاقه وی سهیم شوید. همین موضوع در مورد دیگر افراد خانواده نیز صدق خواهد کرد. “بله گفتن نباید تبدیل به وضعیتی آسان شود”
-
افراط در تمجید و تحسین کودک
هر کودکی برای خانوادهاش، فوقالعاده و حتی نابغه است و والدین نیز این موضوع را میدانند. اما آیا در حال افراط و زیاده روی هستید؟ تمجید افراط گرایانه از کودک منجر به پرورش شخصیتی خودشیفته و خودخواه خواهد شد. تحقیقات دانشگاه استنفورد حاکی از آن است که ستایش تلاشهای فرزندان موثرتر از ستایش استعدادهای ذاتی و یا زیبایی ظاهری آنها خواهد بود.
-
وابستگی به دستگاههای الکترونیک برای سرگرم کردن کودک
بازیهای ویدئویی و تبلتها بهترین پرستاران کودک هستند. اما در استفاده از آنها برای تجربه “ساعاتی بدون کودک” زیاده روی نکنید. محدودیتهای زمانی و برنامهریزی مدون در کار با این دستگاهها، بسیار اهمیت خواهد داشت.
-
واکنش نامناسب نسبت به شکست
به گونه ای رفتار نکنید که کودک تصور کند، شکست آخر دنیا است. آیا خود شما در تمامی تلاشهایتان برای موفقیت در زمینههای مختلف زندگی برنده بوده اید؟ قطعا خیر! اجازه دهید کودک با پیامدهای طبیعی اقدامات خود رو به رو شود و مسئولیت پذیری را تمرین کند. به وی آموزش دهید که هر شکستی سرآغاز یک موفقیت بزرگتر خواهد بود.
-
پیشبرد آرزوهای شخصی خود از طریق برنامهریزی برای زندگی کودک
هیچ وقت تلاش نکنید آرزوهای از دست رفته تان را به کودک خود تحمیل کنید. برای مثال تو باید ستاره تنیس شوی، تو باید دکتر شوی، تو باید مهندس شوی و … اگر کودک تبدیل شدن به هر یک از موارد مد نظر شما را دوست دارد که چه بهتر! در غیر این صورت به دنبال برآورده سازی آرزوهای خود در قالب یک کالبد دیگر نباشید.
-
برخورد با کودک همانند یک بزرگسال
کودکان بزرگسالانی محصور شده در یک جسم کوچک نیستند. آنها تنها بچههایی خواهند بود که یک مسیر طولانی برای یادگیری و رشد را پیش روی خود احساس میکنند. به همین دلیل نیز همانند یک کودک رفتار کرده و تفکر خواهند کرد.
-
مقایسه فرزند خود با کودکی دیگر
چرا نمیتوانی اتاقت را مانند برادر بزرگترت تمیز نگه داری؟ دوستت از تو در یادگیری موسیقی موفقتر است! و چرا مانند دختر خاله ات با ادب نیستی؟ همگی نمونههایی از مقایسه مخرب فرزند با کودکی دیگر هستند. هرچند ممکن است این کار را به صورت غریزی و بدون قصد قبلی انجام دهید، اما مقایسه کودکان امری عادلانه نخواهد بود. با این کار نه تنها به فرزند خود احساس گناه منتقل خواهید کرد، بلکه منجر به تخریب روابط اجتماعی وی نیز خواهید شد. به خصوص اگر مقایسه میان خواهر و برادر، دو برادر و یا دو خواهر صورت بگیرد، نتایج بسیار بدی به دنبال خواهد داشت. حتی بزرگسالان نیز از مقایسه شدن بیزار هستند! حال کودکی را در نظر بگیرید که به تازگی در راستای شناخت خود و شخصیت ذاتی اش گام برداشته است.